رامهرمز در نگاهی تازه

گفتاری در مورد تاریخچه رامهرمز و میراث فرهنگی و گردشگری آن

رامهرمز در نگاهی تازه

گفتاری در مورد تاریخچه رامهرمز و میراث فرهنگی و گردشگری آن

سلام خوش آمدید

بخش نونزدهم : بافت خانه‌های قدیمی جوی آسیاب

پنجشنبه, ۱۸ آذر ۱۴۰۰، ۰۵:۱۰ ب.ظ

 

بافت خانه‌های قدیمی جوی آسیاب

خانه‌های مردم جوی آسیاب در گذشته و تا پنجاه سال پیش شامل دروازه، حیاط و اطاق‌های دور آن می‌گردید. دروازه با مساحت تقریبی 10 تا 12 متر در ورودی خیلی از خانه‌ها وجود داشت و امروزه اطاق‌پذیرایی جایگزین آن شده است. دروازه‌ها معمولاً دارای سکویی به ارتفاع 40 تا 50 سانتی‌متر بالاتر از کف راهرو و حیاط بودند که برای افراد وارد شده به خانه اعم از مهمان، فقیر و کسانی که به هر دلیل برای انجام کاری می‌آمدند، درست شده بود و گاهی وقت ها پرده‌ای بین دروازه و حیاط منزل نصب می‌کردند. با توجه به اینکه معمولاً افراد خانواده در قسمت بالای حیاط زندگی می‌کردند، مراجعه‌کننده می‌بایستی پس از به صدا درآوردن دو عدد حلقه فلزی که بر روی درب حیاط نصب شده بود، تا آمدن صاحب‌خانه اندکی صبر می‌کرد و روی سکوی دروازه که اغلب وقت ها فرش ساده‌ای بر روی آن می‌انداختند، منتظر می‌ماند. در مواردی که مراجعه‌کننده ناچار بود برای انجام یافتن کار خود مدتی را توقف نماید، در محل دروازه از او پذیرایی به عمل می‌آمد.

در گذشته درب منازل مردم در جوی آسیاب، در بیشتر اوقات روز باز بود و این خود نشان از اعتماد همسایه‌ها نسبت به همدیگر بوده است. درب بیشتر خانه‌ها در دو لنگه از تکه‌های چوب پهن و ضخیم ساخته شده بود که به وسیله سه یا چهار ردیف چوب تنه درختان در پشت این تخته‌ها به‌طور مخالف و موازی و با میخ‌های بزرگ در سمت بیرونی درب به‌گونه‌ای ردیف و مرتب می‌کوبیدند که زیبایی خاصی به درب حیاط می‌داد. در پشت درب حیاط که درون دروازه قرار می‌گرفت، قفل و کلیدی چوبی ضخیم که به آن کلون می‌گفتند، چسبانده و در بیرون درب‌ها دو حلقه فلزی را که یکی را بر روی قسمت بالای درب و دیگری را بر روی سر درب دروازه که درون دیوار قرار داشت (از دو طرف) میخ کرده و در مواقعی که صاحب خانه خارج از منزل به سر می‌بردند، به وسیله قفل‌های خاص آن زمان می‌بستند و قفل می‌کردند.

 

اطاق‌ها در اطراف حیاط خانه ساخته شده بودند و در بیشتر موارد چند خانواده که معمولاً خواهر و برادر بودند در یک خانه زندگی می‌کردند. به گونه‌ای که هر خانواده در یک اطاق ساکن بود، ولی در موقع صرف غذا به ویژه صبحانه و عصرانه دور هم جمع می‌شدند. صفا و صمیمیتی در با هم بودن آنان دیده می‌شد که لازمه‌ی زندگی آن زمان بود.

اطاق‌ها از گِل و گاهی مواقع از گل و خشت و با دیوارهای قطور ساخته می‌شد. به‌طوری‌که در پاره‌ای از موارد پی اطاق به یک متر و دیوارها در قسمت پایین به حدود 75 تا 80 سانتی‌متر می‌رسید ولی در قسمت بالای دیوار و زیر سقف به 40 تا 50 سانتی‌متر کاهش می‌یافت. به علت قطور بودن دیوارها، در اطاق طاقچه‌هایی در دو طرف جهت نگهداری ظروف و مواد غذایی ساخته می‌شد که بالای آنها طاقی شکل بود. در مواردی در بالای طاقچه‌ها و نزدیک سقف در دیوار طولی اطاق، جهت نگهداری وسایل کوچک و سبک و یا میوه‌های تابستانی مثل انار جهت زمستان (رَف) درست می‌کردند که به زبان رامهرمزی (رَفک) نامیده می‌شد.

سقف اطاق‌ها از تنه درختان (تیر چوبی) پوشیده می‌شد و روی آنها را با برگ‌های نخل و یا بوریا می‌پوشاندند و با گِل خشک شیب می‌دادند. سپس کل اطاق را کاه‌گِل می‌کردند. قبلاً در مورد مزایای کاه‌گل به نکاتی اشاره شد ولی عیب‌هایی هم داشت. یکی آنکه اگر در موقع درست‌کردن کاه‌گل یعنی مخلوط کردن کاه و گل، نسبت‌ها رعایت نمی‌شد، با اولین بارندگی خصوصاً اگر بارندگی شدید بود، آب گل‌ها را شسته و از سقف اطاق چکه می‌کرد و صاحب خانه ناچار بود در همان زمان به پشت بام برود و به هر ترتیبی بود، جلو چکه کردن سقف را بگیرد تا در فرصت دیگری دوباره کاه‌گل نماید.در چنین مواقعی اگر موفق به جلوگیری از چکه‌‌‌های آب نمی شدند، درون اطاق ظرف‌‌‌های بزرگ را زیر چکه‌‌‌های آب گذاشته و از جاری شدن آن جلوگیری می‌نمودند.

در گذشته به دلیل وسعت کار استادانی که کاهگل کاری می کردند ، کار آنان رونق داشت

 چندین استادکار از جمله استاد نادر هرمزی نژاد در این مواقع،  مردم جوی آسیاب را یاری می کردند .

 

استاد نادر هرمزی نژاد

 

در بعضی از اطاق‌ها در دیوار داخل اطاق، دودکشی جهت روشن کردن آتش و خارج شدن دود ناشی از آن پیش‌بینی می‌نمودند. در اطاق‌هایی که امکان تهیه دودکش در دیوار نبود، در سقف اطاق دهانه‌ای به قطر 25 سانتی‌متر می‌ساختند و با درپوش گِلی بر روی سه‌پایه‌ای به دور آن بر روی سقف اطاق کار می‌گذاشتند. بدین‌شکل هم دود ناشی از آتش از اطاق خارج می‌شد و هم با برداشتن درپوش گلی در روزهای آفتابی از نورخورشید بهره‌مند می‌شدند. با درپوش گلی از بارش باران به درون اطاق نیز جلوگیری می‌شد. در تمام موارد از هیزم و زغال برای گرم کردن اطاق‌ها استفاده می‌نمودند.

برای پخت‌وپز و تهیه غذا از اطاق کوچکی که معمولاً در قسمت بالای حیاط و در بین اطاق‌ها قرار داشت و از یک طرف دیوار نداشت و مطبخ خانه را شکل می‌داد، استفاده می‌کردند.

علت اینکه از یک طرف دیوار نداشت، این بود که منبع سوخت مردم فقط هیزم بود. هیزم، هم حجم زیادی داشت و هم دود فراوانی را در ابتدای روشن‌شدن سبب گردیده که می‌بایستی به‌طور کامل از مطبخ خارج می‌شد. درون مطبخ چاله‌ای قرار داشت که به دور آن سه پایه گلی درست می‌کردند و به آن (کلک) می‌گفتند و ظروف بزرگ غذا مانند (پاتیل یا پوتیل) را بر روی آن قرار می‌دادند.

در زمستان شعله‌های آتش درون این چاله‌ها که به منظور پختن غذا و درست کردن چای با هیزم روشن بودند، گرمابخش خانه‌های مردم بود. به ویژه هنگام بارش باران و موقع تعطیل شدن مدرسه‌ها و رسیدن دانش‌آموزان به خانه‌هایشان و دیدن چهره‌های ملکوتی مادرانشان که بی‌صبرانه منتظر فرزندان خود بودند، جلوه‌های زیبایی از مهر و محبت و عاطفه غیرقابل وصفی را به نمایش می‌گذاشتند که هرگز فراموش شدنی نیست.

استاد یدالله باب الهی

قبل از ادامه بحث، چون صحبت از پاتیل گردید به‌جاست یادی کنیم از مشهدی‌یداله باب‌الهی، معروف به مشهدی‌یداله مسگر که استاد چیره‌دست مسگری در رامهرمز بوده و در جوی‌آسیاب زندگی می‌کرد. مغازه وی در راسته مسگران بازار رضاخانی و در سمت راست درب شمالی این بازار جای داشت.

درب‌های اطاق‌های خانه‌ها همه چوبی بودند. در بعضی از خانه‌ها، نیمه پایین درب اطاق، چوبی و نیمه بالای آنها از شیشه‌های رنگی و نیم‌دایره‌ای که با همه سادگی، زیبایی خاصی را به خانه‌ها می‌دادند. در اطراف درب اطاق‌ها هم پنجره‌هایی که از چوب و شیشه‌های رنگی درست شده بود بر زیبایی حیاط منزل می‌افزود. درب و پنجره‌ها در خانه‌هایی که دارای طارمه بودند، در زیر سقف آن قرار می‌گرفتند و رو به داخل اطاق باز می‌شدند ولی در خانه‌هایی که طارمه و ایوان نداشتند، درب و پنجره را به گونه‌ای کار می‌گذاشتند که درون ضخامت دیوار قرار می‌گرفت و روبه بیرون باز می‌شد تا از آسیب باران در امان بماند. پنجره‌ها نیز به همین شکل بود.

استاد محمدحسین سرکهکی

حال شایسته است یادی بکنیم از استاد محمدحسین سرکُهَکی، استاد نجاری جوی آسیاب که ابزار کشاورزی و درب و پنجره‌های خانه‌های مردم را می‌ساخت و یا تعمیر می‌کرد. لازم به توضیح است که در آن زمان دستمزد استاد نجاری سهم معینی از برداشت محصول بود که در هنگام پایان کشت، داده می‌شد.

در بعضی از خانه‌های جوی آسیاب، جلو اطاق‌ها ایوان یا به قول رامهرمزی‌ها طارمه با ستون‌های پهن و طاق‌های بزرگ که بیشتر با خشت و گل ساخته می‌شد، صاحبان آنان را از فضای صبحگاهی و یا عصرگاهی بهره مند می ساخت. در تابستان، خانه‌هایی که ایوان در جلو اطاق‌ها نداشتند، بعضی از مردم از ساباط استفاده می‌کردند. ساباط با بهره‌گیری از تنه درختان که در فضای بین اطاق‌ها در زمین نشانده می‌شد و با گذراندن چوب‌های دیگر از روی آنها و پوشاندن سقف آن با برگ‌های نخل و شاخه‌های درختانی که هرس شده بودند، درست می‌شد. ساباط سایه‌بانی خنک برای نشستن در بعضی از ساعات روز، به‌ویژه صبح تا ظهر تابستان بود که با کمی آب‌پاشی، محیط خنکی را برای انجام کارهای روزانه در منزل فراهم می‌کرد. باغداران از این فضا برای تهیه رب انار و ناردونه (ناردونگ) استفاده می‌نمودند. این وضعیت در شرایطی بود که مردم از تمام امکانات امروزی بی‌بهره بودند و سختی‌های ناشی از آن را با همدلی و همیاری برطرف و یا کمتر می‌کردند.

در گذشته چون خانه‌های مردم جوی آسیاب در بین باغ‌ها واقع شده بودند، کسی در منزل درخت نمی‌کاشت (مگر اینکه خواسته باشند از سایه درخت کُناری استفاده کنند) و از فضای حیاط برای دور هم نشستن در مواقع صبح و عصر و خصوصاً شب‌های تابستان استفاده می‌شد. بعضی از خانه‌ها بخشی از باغ یا باغچه را تشکیل می‌دادند. در شب هم مردم در تابستان در حیاط می‌خوابیدند. البته بیشتر از تخت چوبی و پشه‌بند برای در امان ماندن از نیش پشه‌ها استفاده می‌کردند.

استفاده دیگر از حیاط منزل این بود که چون بیشتر مردم جوی آسیاب کشاورز بودند، برای خشک‌کردن علوفه حیوان‌ها، به‌ویژه پوشال برنج (پوغَه) و شلتوک (چَلتُک) از فضای باز حیاط بهره می‌گرفتند. دیگر اینکه پس از برداشت محصول گندم و جو، در خانه‌هایی که اطاق کافی جهت انبار کردن محصول خود نداشتند، با درست کردن کراخه در حیاط، گندم و جو برای زمستان و بذر آینده خود را نگهداری می‌نمودند. این کار با استفاده از بوریا، کاه و کاه‌گل صورت می‌گرفت.

بهره‌برداری از حیاط، در خانه‌هایی که با مسجد محل فاصله داشتند، فضایی برای برپایی مراسم عزاداری بستگان و یا برگزاری جشن‌های عروسی بود. در انتهای حیاط هم جایی برای پرورش مرغ و خروس و حداقل نگهداری یک رأس گاو به منظور تأمین مواد لبنی و پروتئینی خانواده خود اختصاص می‌دادند. اطاقی نیز جهت نگهداری علوفه به منظور تأمین غذای حیوان‌ها در زمستان، در نظر گرفته می‌شد. این کار از زمان برداشت محصول گندم و شلتوک صورت می‌گرفت و علوفه لازم (کاه و پوغه) در این اطاق ذخیره می‌شد تا در طول سال غذای حیوان‌ها را تأمین کنند. در پاره‌ای موارد جهت سهولت در امر انباشت علوفه، اطاق کاه‌دان در خارج از منزل پیش‌بینی می‌شد. در تعدادی از خانه‌ها، در بیرون خانه محلی جهت نگهداری اسب‌های میهمانان در نظر می‌گرفتند.

آنچه در مورد بافت خانه‌های جوی آسیاب آورده شد، شامل همه خانه‌ها نمی‌گردید. ولی بیشتر خانه‌ها از این شرایط برخوردار بودند. مانند اینکه خانه‌هایی هم بودند که دروازه نداشتند یا درب‌های اطاق‌های آنها رنگی نبوده و تمام درب چوبی بوده است.

در بعضی از خانه‌ها راه‌پله به اطاقکی گِلی در پشت‌بام منتهی می‌شد که بر روی سقف آن لک‌لک‌های مهاجر آشیانه می‌ساختند و در فصل‌هایی از سال مهمان خانه‌های مردم بودند. در گذشته دیوارهای بین خانه‌ها کوتاه بود به طوری‌که همسایگان برای تبادل کالاهای خانگی به راحتی از بالای دیوار اقدام می‌کردند.

معمار فریدون سرکهکی

عمر تعدادی از خانه‌های جوی آسیاب به دویست سال می‌رسد که با تغییر نسل، نوسازی یا بازسازی شده‌اند. در نوسازی‌های سال‌های اخیر که با توجه به شرایط روز صورت گرفته است، به منظور ایمنی کردن ساختمان‌ها معمار فریدون سرکهکی از اهالی جوی آسیاب، راهنما و کمک مردم جوی آسیاب و شهر رامهرمز بوده است.

  • عبدالحمید کلانترهرمزی

جوسیو

جوی آسیاب

رامهرمز

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طبقه‌بندی موضوعی (فهرست)