بخش نونزدهم : آسیابهای بخش جوی آسیاب
جوی آسیاب که بخش دوم و مهم شهرستان رامهرمز را تشکیل میدهد، بیشتر مردم شریف رامهرمز و بزرگوارانی که در گذشته به این بخش رفت و آمد داشتند آنرا در محدوده مرکزی آن میشناختند و به عنوان یک محله قلمداد میکردند. ولی با بررسی و شناخت محدوده ی آن که حدود چهل کیلومتر مربع وسعت دارد، میتوان به زوایای این بخش و مردم پر تلاش آن بیشتر پی برد. جوی آسیاب را در گذشتهای نه چندان دیر با آسیابهای آن میشناختند. در زمانی که خیلی از کارهای روزمره زندگی با زور و بازوی مردم انجام میشد و البته فکر و اندیشه صاحب نظران راهگشای مشکلهای پیش روی آنان بود.
تامین نان مردم که مهمترین رکن گذران زندگی آنان بود، از روش کشت، برداشت و آرد نمودن آن میسر میگردید که هر کدام از این مراحل بحث مهم، جالب و طولانی است که نیاز به زمان دارد. اما جوی آسیاب دارای سهم یک هشتم از آب رودخانه علا میباشد. این موهبتی است که شامل جوی آسیاب با زمینهای حاصلخیز آن شده است. این نعمت خدادادی، صاحبان فکر و اندیشه را بر آن داشت تا ضمن کشاورزی، مشکل مهم مردم (ساکنان جوی آسیاب و شهر رامهرمز) را بر طرف کنند.
این امر سبب شد تا بزرگان خاندان کلانتر، تصمیم به راهاندازی آسیابهای آبی بگیرند و نقش مهمی را در زمینه اشتغال و تولید شهرستان رامهرمز ایفا نمایند. تا پیش از حدود شصت سال قبل یعنی تا اواخر دههی سی شمسی، چهار باب آسیاب آبی فعال به نامهای:
- آسیاب ملا بندر کلانتر
- آسیاب ملا درویش کلانتر یا آسیاب برجی
- آسیاب خواجه اللهیار کلانتر
- آسیاب کربلایی سلمان کلانتر
باعث شد تا این بخش از شهرستان رامهرمز (جوی آسیاب) نامگذاری و شناخته شود.
در آن زمان مالکین بزرگ رامهرمز، اقدام به راهاندازی کارخانههای آردی (مکینه) نمودند. از جمله کارخانه آردی توکل در جوی آسیاب و کارخانه آردی احمدزاده صمیمی در کیمه را میتوان نام برد. البته پس از راهاندازی این کارخانهها بخشهای دیگری نیز به آن افزودند. برای نمونه، کارخانه یخسازی و یک دستگاه ژنراتور برق برای تأمین برق شهر رامهرمز توسط آقا طاهر بهبهانی به کارخانه آردی وی افزوده شد که پس از واگذاری ژنراتور برق به شهرداری رامهرمز و سپس اقدام اساسی توسط سازمان آب و برق خوزستان در اواخر دهه چهل شمسی، مردم رامهرمز از نعمت برق پایدار بهرهمند گردیدهاند.
پس از مدتی کارخانههای آردی دیگری در رامهرمز راهاندازی شد. مانند کارخانه آردی حاج شکرالله ثابتی و کارخانه آردی جعفر کمائی در جوی آسیاب تا نبود آسیابهای آردی را جبران نمایند.
ساختار آسیاب برجی
آسیاب برجی یا آسیاب ملا درویش کلانتر که در مرکز جوی آسیاب قرار داشت، به دلیل موقعیت مکانی دومین آسیاب منطقه رامهرمز تلقی میشد. در نگاه اول و قبل از هر چیز، جوی آبی که با سیمان (سمنت) و سنگ رودخانه درست شده بود و آب را از نهر اصلی (چوربندی یا چاربندی) به سمت تنوره آسیاب هدایت میکرد، نظر هر بینندهای را به خود جلب مینمود. عمق تنوره آسیاب به ده متر میرسید که احتمال دارد به دلیل ارتفاع تنوره از سطح ساختمان آسیاب که همچون برجی در بالای آن قرار گرفته بود، آن را « برجی» مینامیدند. پل کوچکی نیز بر روی این جوی آب، برای رفتوآمد مردم ساخته بودند.
عمق تنوره آب نقش مهمی در شدت دادن آب جهت چرخاندن پرههای زیر سنگهای آسیاب داشت. با خارج شدن آب با فشار زیاد از دهانه پایین تنوره آسیاب و برخورد به پشت پرههای آسیاب که در زیر سنگ زیرین قرار داشتند، آنها را به چرخش در میآورد.
با چرخش پرهها سنگ بالایی آسیاب نیز به چرخش درآمده و غلهای را که آسیابان در دهانه سنگ بالایی میریخت و در فضایی بین دو سنگ قرار میگرفت، آرد نموده و از کنارههای این سنگ خارج میشد که توسط آسیابان جارو و جمعآوری میگردید. در نهایت با اتمام آرد نمودن هر بار غله، آسیابان درصدی از آرد تهیه شده را به عنوان دستمزد که با کیل (ظرف وزنه) تعیین میشد، دریافت مینمود. در آن زمان پول ردوبدل نمیشد.
درب ورودی آسیاب در بین دو سرازیری و رو به شمال باز میشد و روبهروی آن کوچه بنبستی با طول تقریبی دویست متر بین دو باغ خواجه نعمتالله فتحینسب و استاد یونس سرکهکی قرار داشت که منازل مسکونی آنان نیز در انتهای کوچه واقع شده بود.
با ورود به درون آسیاب که با شیب ملایمی صورت میگرفت، سنگ بزرگی دیده میشد که به هنگام کار میچرخید. در زیر این سنگ گردان، سنگ استوانهای شکل بزرگتری در کف آسیاب کار گذاشته بودند و میلهای آهنی از مرکز این سنگ بزرگ بهگونهای گذرانده بودند که پرههای زیر سنگ زیرین (ثابت) را به سنگ چرخان روی آن متصل میکرد.
این کار چنان با مهارت و ظرافت انجام میشد که کمترین خسارت را برای صاحبان غله داشته باشد. با توجه به اینکه آسیاب بین ده تا دوازده متر پایینتر از جوی آب قرار گرفته بود، هر گونه بیدقتی و جمع شدن آب پشت پرههای آسیاب میتوانست زیانهای فراوانی را به بار آورد. در اینجا بود که دقت نظر و عمل استاد یونس سرکهکی در زمینه سنگ تراشی و نحوهی جا انداختن آنها در زمان خود زبانزد خاص و عام بوده است.
استاد یونس سرکهکی
به راستی استاد یونس سرکهکی سنگ تراش معروف زمان خود بود و با مهارت هر چه تمامتر علاوه بر سنگهای بزرگ آسیاب، سنگهای کوچکتری نیز درست میکرد که (آسک) یعنی آسیاب کوچک نامیده میشد.
آسک و کاربرد خانگی آن
آسک با جزئی تغییر نسبت به سنگ آسیاب و با وزن کم و قابل حمل و نقل کاربرد خانگی داشت و از آن برای خرد کردن مقدار کم غله در منزل استفاده میکردند. خصوصاً برای درست کردن غذاهای محلی مانند گمنه، شله دقله، رو بزیری و.... مورد استفاده قرار میگرفت و در بیشتر خانهها یافت میشد.
در زیر ساختمان آسیاب، نهر آب را به گونه ای پیش بینی کرده بودند که در هنگام عدم استفاده از آسیاب و یا گیر کردن پره ها که به دلایل مختلف ممکن بود صورت گیرد تا قبل از قطع آب از چاربندی، امکان خروج آب وجود داشته باشد. زیرا در غیر اینصورت فشار آب زیادی که از تنوره خارج می شد، زیان های فراوانی را به بار می آورد.
ساختمان آسیاب در بین دو سرازیری و بر روی نهر آبی که از تنوره خارج می شد ، از خشت و گل ساخته شده بود و با پوششی از کاهگل آن را در مقابل باران، سرما و گرما مقاوم می ساخت. از مزایای کاهگل این بود که در زمستان گرم و در تابستان ایجاد خنکی می کرد. دیوارهای ساختمان آسیاب طاقی شکل و قطور و سقف آن از نوع گنبدی شکل که تعداد آنها تقریبا به دوازده گنبد می رسید. در بعضی از این گنبد ها دریچه ای به منظور تهویه هوا و تابش نور خورشید تعبیه شده بود و درپوش گلی جهت جلوگیری از نفوذ آب باران به هنگام بارندگی بر روی دریچه ها قرار می دادند .
با توجه به اینکه آسیاب با گنبدهای زیبای آن درون دلوار و بین دو سرازیری قرار داشت و از اطراف آن پایینتر بود، با همه سادگی، منظرهای بدیع و بیبدیل را جلوهگر میساخت و شور و شعفی را در بیننده ایجاد میکرد که خاطره آن تا مدتها ذهنها را به خود مشغول میکرد. این آسیاب تا سالهای 1336 یا 1337 شمسی به مردم شریف رامهرمز خدمترسانی میکرد و بهدلیل خشکسالی ها و راه افتادن کارخانههای آردی (مکینه)، کارایی خود را از دست داد.