بخش دهم : زندگینامهها (ملادرویش کلانترهرمزی)
زندگینامه ملادرویش کلانترهرمزی
درویش کلانترهرمزی در سال ۱۲۶۸ شمسی در جوی آسیاب رامهرمز متولد شد. پدرش کربلایی حسین فرزند خواجه اکبر و نوه ی خواجه طاهر بزرگ میباشد. درویش کلانترهرمزی فردی دلیر، مردمدار، با سخاوت و در مجموع دارای خصوصیات بارزی بود. در آن دوران که شهرهای کشور و از جمله شهرستان رامهرمز در نا امنی بسر میبرد، وی که به علت با سواد بودن، لقب ملا را به خود اختصاص داده بود، در جوانی به یاری عموی بزرگوارش ملابندر کلانترهرمزی شتافت و در برقراری نظم و امنیت رامهرمز نقشآفرینی کرد.
ملادرویش کلانترهرمزی با شاهزاده رامی نوه دختری ملاکرم کلانترهرمزی ازدواج نمود که حاصل زندگی مشترک آنها سه فرزند به نامهای فرجالله، ناصر و محمدعلی میباشد.
بر اساس اسناد موجود، ملادرویش کلانترهرمزی در رامهرمز به ویژه منطقه جنوب غربی دارای محبوبیت خاصی بوده است ولی بدخواهانی که ایشان را سدی در مقابل منافع خود میدیدند، به علت نامعلومی باعث فوت او شده (در سال ۱۳۰۹ شمسی) و مردم محروم جامعه آن دوران، خصوصاً فرزندان عزیزش را داغدار کردند. برای شناخت بیشتر شخصیت فردی و اجتماعی ملادرویش، نگاهی به شرایط آن روز کشور و آنچه در خوزستان اتفاق افتاد و انسانهای تأثیرگذار در ساختار جامعه آن روز میاندازیم.
مرتضی قلی خان صمصام بختیاری
مرتضیقلی خان صمصام بختیاری، ایلخان بزرگ در استانهای اصفهان، خوزستان و گاهی استان فارس بود. سردار مرتضیقلی خان صمصام، همگام با سردار اسعد بختیاری، نقش مؤثری در آزادسازی تهران در دوران مشروطیت داشت. بر اساس شواهد تاریخی، ایشان به دلیل رشادت و تدبیر و اندیشههای خود پس از سردار اسعد بختیاری، ایلخان بزرگ بختیاری شد. وی که از سران با نفوذ ایل بختیاری به شمار میرفت، در دوره دوم مجلس شورای ملی به عنوان نماینده اصفهان در مجلس حضور داشت و از سال 1289 تا 1290 نایب رئیس مجلس بود.
مرتضی قلی خان بختیاری در دوران نخست وزیری رضا خان با شیخ خزعل در خوزستان سلوک داشتند و همراه با یوسف خان امیر مجاهد کمیته ای به نام « سعادت » تشکیل و گاهی وقت ها در خرمشهر ( محمره قدیم ) به دیدار شیخ خزعل می رفت. ولی رضا خان پس از حمله به خوزستان دستور داد که مرتضی قلی خان و امیر مجاهد را دستگیر کنند. با دستگیری شیخ خزعل، خوانین بختیاری به خاطر جلوگیری از کشت و کشتار مردم با رضاخان از درصلح در آمدند. مرتضی قلی خان بختیاری در پایان عمر به عنوان فرماندارکل استان کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد. در سفرهایی که مرتضی قلی خان در پایان دوره قاجار و آغاز دوران پهلوی به رامهرمز داشت، با شجاعت و روحیه اجتماعی ملادرویش آشنا شد. در ابتدا منطقه جنوبغربی رامهرمز (روستاهای کوت شیخ، کندک، رغیوه، عریض و...) را به ایشان به صورت اجاره واگذار نمود. مردمداری ملادرویش باعث شد تا مرتضیقلی خان ایشان را به عنوان مباشر خود در خالصه جات رامهرمز انتخاب کند و پس از مدت کوتاهی لقب (معتمدالسلطان) را به وی داده و مورد اعتماد خود در رامهرمز دانست.
متن نامه (19مهرماه 1305) :
معتمدالسلطان ملادرویش مباشر علاقجات رامهرمز
از قراریکه شرحیکه جناب حاجی محمد تاجر بهبهانی نوشته است کوت شیخ را بمیزان اجاره آقاجان محمد میخواهد اجاره نماید چون قبلا لازم بود نظریات شما را در این باب بدانم اینک می نویسم درست اطراف کار را ملاحظه کرده اگر لازم میدانید بمُحَمِره ( خرمشهر ) بیایید تا قضیه خوب روشن شود و بعد اقدام بعمل شود و اگر لازم نیست مفصلا بنویسید که محصول سال آتی تخمینا از چه قبیل و چه میزان ممکن است بشود بعقیده من واردات کوت شیخ خیلی بالاتر از میزان اجاره آقاجان محمد میشود چون سابق در این امور چندان دقتی نمی شد لذا باین میزان اجاره داده شده بود و اگر مستاجر دیگری پیدا نمایید که بمیزان بالاتری قبول اجاره نماید البته بهتر خواهد شد جزئیات اجاره نامه آقاجان محمد را هم بنویسید تا مطلع باشم در هر حال اگر خودتان بیایید بهتر خواهد بود . امضاء
این روابط حسنه تا پایان عمر ملادرویش یعنی حدود چهل سالگی ادامه داشت که با مسموم نمودنش در پایان سال 1309 در قلعه ملابندر کلانترهرمزی خاتمه یافت. گرچه داغ سنگین از دست دادن پدر و محرومیتهای ناشی از آن، دوران سختی را برای فرزندان ملادرویش رقم زد، ولی آنان از لطف خدا نا امید نشده و با تلاش فراوان و همدلی در جامعه خوش درخشیدند و در ادامه راه و روش پدر به مردم رامهرمز خدمت کردند.
روحش شاد و یادش گرامی باد.