رامهرمز در نگاهی تازه

گفتاری در مورد تاریخچه رامهرمز و میراث فرهنگی و گردشگری آن

رامهرمز در نگاهی تازه

گفتاری در مورد تاریخچه رامهرمز و میراث فرهنگی و گردشگری آن

سلام خوش آمدید

زندگی‌نامه میرزا فرج‌الله کلانترهرمزی

فرج‌الله کلانترهرمزی در سال 1298 خورشیدی در روستای جوی آسیاب رامهرمز دیده به جهان گشود. پدرش ملادرویش فرزند کربلایی حسین و نوه خواجه اکبر، مادرش شاهزاده رامی نوه ملاکرم کلانترهرمزی، فرزند حاج احمد می‌باشد. با عنایت به اینکه در آن زمان، کسب علم و دانش به روش مکتب‌خانه صورت می‌گرفت، او در سن شش سالگی به مکتب‌خانه رفت و دوره‌های آغازین را گذراند.

در سال 1309 خورشیدی یعنی زمانی‌که وی یازده سال داشت، پدرش را از دست داد و به اتفاق دو برادر کوچکترش ناصر و محمدعلی از ولایت پدربزرگشان کربلایی حسین برخوردار شدند. فوت پدر و پس از مدتی از دست دادن مادر، باعث شد که فرج‌الله کلانترهرمزی با راهنمایی پدربزرگ خود، مراقبت از دو برادر کوچکتر از خودش را برعهده بگیرد و به جای ادامه تحصیل، انجام کارهای پدرش را ادامه دهد.

زندگی شخصی میرزا فرج الله که با رهنمودهای پدربزرگش کربلایی حسین انجام می‌گرفت، بر سه محور استوار بود:

  1. کشاورزی که در دوران ارباب و رعیتی و زیر ظلم و ستم اربابان زر و زور انجام می‌گرفت؛
  2. باغ‌داری که آبیاری آن همیشه بستگی به بارش باران سالانه داشت و نوسان‌های ناشی از آن می‌توانست تلاش چندین ساله باغ‌دار را بر باد دهد؛
  3. اداره یک باب آسیاب آبی معروف به آسیاب برجی که آن‌هم همان‌طوری‌که از نامش پیداست، جریان دائم آب در حوض تنوری آن یک امر ضروری بود و خشک‌سالی و یا کم‌آبی می‌توانست سنگ‌های آن را از حرکت بازدارد.

کار در این زمینه‌ها و مراقبت از دو برادر خود و رعایت سایر موارد اجتماعی در خانواده بزرگ کربلایی حسین، حفظ روابط اجتماعی و فامیلی که حاصل تلاش بزرگان خانواده بود، در نوشتن ساده، ولی در عمل بسیار سخت بود؛ چه‌ رسد به اینکه این شرایط زندگی، نصیب نوجوانی شود تا با کسب تجربه و بهره‌گیری از موهبت‌های الهی، بتواند این وظیفه سنگین را به سر منزل مقصود برساند. این نوجوان، فرج‌الله کلانترهرمزی بود که پس از پشت سرگذاشتن برخی از موانع، لقب خانوادگی «میرزا» را دریافت و به «میرزا فرج‌الله» شناخته شد.

اگر درایت، آینده‌نگری، تلاش و مهم‌تر از همه فداکاری و از خود گذشتگی میرزا فرج‌الله و امید به لطف خدا نبود، آن شرایط سخت می‌توانست خانواده بزرگی را به مرحله سقوط برساند. امّا این مرد جوان با تلاش فراوان و با کار و نظارت در امر اداره آسیاب، ضمن تأمین هزینه‌های زندگی و اداره باغ و زمین‌های کشاورزی، دو برادر خود را تشویق به کسب علم و دانش نمود.

میرزا فرج‌الله کلانترهرمزی در سال 1324 خورشیدی با فرنگ زارع‌پور دختر خاله مادرش ازدواج و فصل نوینی در خانواده ملادرویش آغاز شد. این زوج جوان، همدل و همراه یکدیگر دشواری‌های زندگی را پشت سر گذاشتند و نسبت فامیلی آنان باعث شد تا روابط اجتماعی آنان بیشتر و از محبت بزرگانی همچون آقای جعفر رامی که دایی میرزا فرج‌الله بود، برخوردار گردند.

میرزا فرج‌الله کلانترهرمزی با تمام توان، در انجام کارهای عمران و آبادانی جوی آسیاب، با همکاری مردم موفقیت‌هایی به دست آوردند.[1] از جمله اقدام های انجام‌شده در این مقطع زمانی می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • تأمین روشنایی؛
  • ساختن تعدادی از پل‌های چوبی نهرهای آب؛
  • کوپال‌ریزی جاده یا خیابان جوی آسیاب (که در آن زمان به شدت مورد نیاز بود)؛
  • لوله‌کشی آب.

در مورد کشاورزی هم میرزا فرج‌الله، همیشه همراه و همدرد کشاورزان بود و در دفاع از حقوق آنان کوتاهی نکرده و با عنایت به اعتماد آنان در شرکت تعاونی روستایی جوی آسیاب به عنوان بازرس و سپس مدیرعامل شرکت، خدمات ارزنده‌ای را انجام داد.

قرارداد بین شرکت تعاونی جوی آسیاب و بانک تعاون کشاورزی ایران شعبه رامهرمز

اتحاد میرزا فرج‌الله و برادرانش در خدمت‌رسانی به مردم شریف رامهرمز سبب شد تا بسیاری از مردم، خواهان شرکت میرزا محمدعلی در انتخابات دوره بیست‌ویکم مجلس شورای ملی شوند. این پیشنهاد در نشست سه نفری برادران مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت میرزا محمدعلی کلانترهرمزی این مسئولیت بزرگ اجتماعی را پذیرفت و با اعلام پذیرش کاندیداتوری ایشان از طریق رادیو ایران، موجی از شادی مردم رامهرمز و به ویژه جوی آسیاب را فراگرفت. کشاورزان به‌خصوص جوانان، خود را برای یک مبارزه سرنوشت‌ساز آماده کردند که نتیجه آن پیروزی بود.

بدین ترتیب یک رامهرمزی اصیل برای دفاع از حقوق مردم شهر و زادگاهش وارد مجلس شورای ملی ایران گردید. در تمام این مراحل، میرزا فرج‌الله کلانترهرمزی همراه مردم و خانه‌اش پایگاهی برای قشر تلاش‌گر و زحمت‌کش رامهرمز و با تمام توان در خدمت آنان بود. به همین دلیل بود که در مراسم درگذشت او که در تاریخ 1350/1/6  در رامهرمز و به‌دلیل بیماری ناشی از شرایط بد کشاورزی رخ داد، مردم فهیم و قدرشناس رامهرمز، یکپارچه ابراز همدردی نموده و خود را در غم از دست دادن او شریک دانستند. به پاس از خود گذشتگی‌های میرزا فرج الله‌، برادرانش تصمیم گرفتند که جسم پاکش را در باغ رضوان حضرت معصومه قم به خاک بسپارند‌. به همین دلیل برای مدتی در قبرستان جوی آسیاب به امانت گذاشتند و پس از اتمام مراسم در رامهرمز‌، بر اساس پیش بینی‌های لازم در باغ رضوان قم به خاک سپرده شد‌.

خصوصیت ویژه میرزا فرج‌الله، مهربانی و مهر و محبت او بود که بر دل‌ها نشست. به طوری‌که علاوه بر رفتار نیک اجتماعی او، نزدیکان و افراد فامیل اعم از دایی، عمه‌ها، خاله‌ها و وابستگان در مراجعه به خانه میرزا فرج‌الله که به پایگاهی برای دیدارهای فامیلی و اجتماعی تبدیل شده بود، این مکان را خانه خود می‌پنداشتند و تا کنون که بنده این مجموعه را گردآوری می‌نمایم صحبت از محبت‌های او زیاد شنیده می‌شود. 

روحش شاد و یادش همواره گرامی باد .

    متن از : عبدالحمید کلانترهرمزی

 

 

[1] از دیدگاه مسئولین دستگاه‌های دولتی، جوی آسیاب در آن زمان هنوز روستا تلقی شده و خدماتی به این بخش ارائه نمی‌دادند.

  • عبدالحمید کلانترهرمزی

رامهرمز

میرزا فرج‌الله کلانترهرمزی

نظرات (۱)

  • جلیل کلانتر
  • بسیار عالى و ارزشمند و دقیق

    دست شما درد نکند

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    طبقه‌بندی موضوعی (فهرست)