بخش هفتم : بازار و تجارت در رامهرمز (بازار رضاخانی)
بخش هفتم : بازار و تجارت در رامهرمز
شهرستان رامهرمز از دیر باز دارای بازارهای معروفی بود که در منطقه شهرت فراوانی داشتند. مقدسی در وصف رامهرمز میگوید: رامهرمز قصبه بزرگی است و بازارهای بسیار و پر نعمت دارد. مسجد جامع زیبایی دارد که در گرد آن بازارهای آبادی بر پا شده و از بناهای عضدالدوله دیلمی میباشد. این بازارها در هیچ جا مانند ندارد. تماما سنگ فرش، مسقف، پاکیزه، زیبا و روشن است. این بازارها درهایی دارد که در شب بسته میشوند و در این بازارها، حصیربافان سکونت دارند و در بازار بزازها تیمچه خوبی هست. رامهرمز در سده چهارم هجری قمری به سبب کرم ابریشمی که در آن به عمل میآمد و به دیگر نقاط صادر میشد، شهرت جهانی داشت. در قرن اخیر هم بازارهایی در شهرستان رامهرمز از رونق خوبی برخوردار بودند که مهمترین آنها بازار رضاخانی و بازار کیمه شهریاری میباشند.
بازار رضاخانی
بازار رضاخانی در محدوده بافت قدیم شهرستان رامهرمز قرار دارد و قدیمیترین بازار این شهرستان محسوب میشود که به صورت سرپوشیده و به سبک معماری طاق قوسی احداث شده است. این بازار که معروفترین بازار شهرستان رامهرمز بوده و توسط «رضاخان بختیاری» در دوران قاجاریه ساخته شد، سه ورودی اصلی داشته است. این سه ورودی به میدان بزرگ و پهناور چهار ضلعی به هم متصل میشدند. در وسط این میدان حوض بزرگی قرار داشت که در ضلع شمالی آن چند درخت تنومند کنار (سدر) دیده میشد.
بازار میانی که هم اکنون حوض قدیم به فضای سبزتبدیل شده است
ورودی و خروجی شرقی این بازار به مسجد حاج احمد کلانترهرمزی وصل میشده است که عبور و مرور بازاریان جهت ادای فرایض دینی و مراجعه به منازل مسکونی خود صورت میگرفته است. در مسیر این ورودی به میدان، تاجران خوار و بار و بازاریان سرشناسی همچون حاج عبدالله فتحی زاده و حاج نصرالله کیانی هرمزی از نوادگان حاج احمد کلانترهرمزی، با مردم رامهرمز با سخاوت و مهربانی رفتار مینمودند که در زندگی نامه این بزرگواران به آن اشاره شد. میوه فروشان هم در این راسته فعالیت داشتهاند.
خواروبار فروشی
میوهفروشی
ورودی جنوبی این بازار به میدان اصلی شهر یعنی میدان فعلی آزادی و مسجد عزیزالله خان بختیاری متصل میشده است. در مسیر این ورودی به میدان مرکزی بازار، راسته بزازها و پارچه فروشها (مانند حاج آقارضا امین) و سپس خیاطها فعالیت داشتند.
در مسیر ورودی شمالی، راسته مسگرها (مانند مشهدی یدالله باب الهی) و مشک دوزها واقع شده بودند. از این معبر علاوه بر مشتریان، بازاریان هم برای رفت و آمد به منازل خود که در اطراف بازار واقع شده بودند، استفاده میکردند.
در چهار طرف حوض وسط میدان هم به ترتیب در ضلع جنوبی راسته قنادها و عطاران حضور داشتند. ضلع شرقی راسته پنبهزنها، لحاف دوزها و جاجیم باف ها قرار گرفته بودند. در ضلع شمالی نعلزنها، زیندوزها و جولدوزها به تاجران و بازرگانان مناطق شمالی و همچنین کاروانها و محافظان و سربازان خوانین بختیاری خدمت رسانی مینمودند. در سمت غربی هم جایگاهی برای نگهداری اسبان و قاطرهای این قبیل از استفاده کنندگان خدمات این بازاریان پیش بینی کرده بودند.
در مجموع میتوان گفت این بازار و شاغلان در آن که هر کاسب در شغل خود از مهارت ویژهای برخوردار بود، به خوبی نیازهای مردم شهر و روستاهای رامهرمز را بر طرف میکردند. از جانب دیگر مردم روستاها هم با تامین مواد اولیه و خوراکی در انواع مختلف، زمینه ایجاد بازاری گرم و پر جنب وجوش را فراهم می آوردند. آنان در ازای فروش مواد اولیه و طبیعی به کاسبان بازار، لوازم پوشاک و نوشت افزار خانواده خودرا خریداری مینمودند.
در آن زمان که امکانهای رفاهی شهری مانند آب و برق، تلفن و بسیاری از نیازهای ضروری زندگی حتی برای بخشی از مردم شهر وجود نداشت، مردم نیازهای زندگی خودرا به روز تهیه میکردند. برای اینکه وسایل نگهداری کننده مانند یخچال و... نداشتند که خریدهای کلی داشته باشند. بنابراین این بازار که مرکزیت را داشت، از رونق خوبی برخودار بود. بویژه که در گذشته رامهرمز از نظر محصولهای کشاورزی آنهم در انواع مختلف در منطقه، از ویژگیهایی برخوردار بود که در صورت لزوم به بخشی از آن خواهیم پرداخت.
در فصلهایی از سال، با توجه به نوع اشتغال بیشتر مردم رامهرمز که کشاورزی و باغداری بود، بازار هم رونق بیشتری داشت. بهویژه به هنگام برداشت محصول و جمع آوری میوههای باغها که بخشی از آن برای مصرف مردم شهر به بازار عرضه میگردید. در آن زمان مردم برای تامین وسایل خورد و خوراک و حتی خواب خود، با مراجعه به این بازار اقدام مینمودند. مانند پارچه برای پوشاک افراد خانواده را از پارچه فروشان خریداری و برای دوخت به راسته خیاطها رفته و سفارش دوخت را میدادند. یا برای تامین تشک و لحاف، پس از خریداری پارچه به راسته لحاف دوزها و پنبه زنها که در ضلع شرقی میدان بازار به فعالیت مشغول بودند، سفارش تعداد و اندازه را میدادند.
در آن زمان بسیاری از لوازم مورد نیاز زندگی مردم رامهرمز، بدین شکل و با انتخاب ابزار آن توسط افراد و سفارش تهیه و یا دوخت آنها صورت میگرفت و به شکل امروز که همه چیز در انواع مختلف و اندازههای متفاوت دوخته شده و در اختیار مشتریان قرار میگیرد، نبوده است.
مشک آب
مشک دوغ
دولچهدوزی
مشک دوزها و دولچه دوزها راستهای خاص خود داشتند. چرا که مشکها بهترین وسیله انتقال آب از نهرها به منازل مردم بوده و از دولچهها که چرمی هستند، برای نگهداری و خنککردن آب استفاده مینمودند. در مواقعی مشکهای پر از آب را بوسیله سه پایهای چوبی به نام (مَلار) آویزان نموده و به مقدار مورد نیاز در دولچه ریخته و برای نوشیدن بهره میبردند. البته کاربرد دیگر مشک، وسیله درست کردن دوغ بود که باز هم از ملار آویزان و دوغ درست مینمودند.چرا که مردم در آنزمان از نعمت برق و لوازم برقی بیبهره بودند.
حبانه
حُب وحُبانه و سایر لوازم سفالی در راسته سفالگران در اندازهای مختلف درست میشد. حبانه ظرفی از گل پخته است که از آن برای نگهداری و مصرف آب آشامیدنی استفاده مینمودند. در گذشته که آب تصفیه نبود حبانه ارزش خاصی برای مردم داشت. آب شرب را در همین حبانه نگه میداشتند. اگر ناخالصی یا چیز دیگری در آب بود در بدنه حبانه ته نشین شده و آّب در حبانه خنک و گوارا میگردید. در مواردی ظرف کوچکتری سفالی در زیر حبانه قرار میدادند که حب نامیده میشد.
در این بازار جاجیم بافها و حصیربافها بیبهره نبودند و راستهای را به خود اختصاص داده بودند. جاجیم بافی و حصیر بافی به جهت سبک بودن و قیمت مناسب آن مورد استقبال مردم روستاها بود و در مواردی روستاییان خود در این زمینه اقدام مینمودند. مانند جاجیم بافی عوض مالکی در دهستان مربچه رامهرمز معروف بود. در همین راسته انواع و اقسام ظروف برای نگهداری نان (کفه یا قفه) و سایر مواد غذایی که با استفاده از برگ درختان نخل و یا برگ نیهایی که در کنار نهرها میرویید، درست میکردند و بازارخوبی داشت که امروزه به نام صنایع دستی شناخته میشود.
جاجیم بافی محمدعلی حسین پور
جاجیم بافی عوض مالکی
کپو بافی
در این راسته (شباک) که در کشاورزی سنتی کاربرد زیادی داشت، بافته میشد. شباک با استفاده از الیاف و در دو طرح یکی برای انتقال خوشههای غله (بافهها) از محل درو تا جای خرمن (بنه ) و دیگری برای انتقال کاه از خرمن تا منزل بافته و مورد استفاده قرار میگرفت. دیگر اینکه در همین راسته طنابهای پهنی برای استفاده در کشاورزی میبافتند که به آن (وِریس) میگفتند. در زمانی که از وریس در کار کشاورزی استفاده نمی شد، کودکان با آویزان کردن روی شاخههای درخت کنار، تابِ بازی درست میکردند و بدین شکل خود را سرگرم مینمودند. در این راسته کپو بافی هم رایج بود که در بخش صنایع دستی به آن اشاره کردیم.
در راسته مسگرها هم همیشه جنب وجوش بود و چون ظروف غذایی مردم بیشتر مسی و رویی بود، بازار مسگرها هم از رونق خوبی برخوردار بود. اصطلاح (ظروف چکشی) هم زیاد بهکار برده میشد.
حاج کرمعلی سوزنگر استاد مسگری در رامهرمز
در راسته لحاف دوزها، علاوه بر دوخت لحاف و تشک، نوعی از بالش یا متکا درست میکردند که در مراسم رسمی به آن تکیه میدادند. طبیعی است که زیر سری عمومیت داشت و همرا با تشک ولحاف و به سفارش مشتری از پنبه یا پر مرغ پر میشد. در مواقعی که بازار لحاف دوزها مشتری چندانی نداشت، بصورت دوره گرد در منازل مردم حضور پیدا کرده و لوازم خواب را نوسازی مینمودند.
پنبهزنی
لحافدوزی
راسته عطارها وقنادها هم بازار خوبی داشت. چرا که در آنزمان بهداشت و درمان با آنچه امروز ما میبینیم تفاوت زیادی داشت. گرچه از دیدگاه نسل امروز و پیشرفت علم پزشکی و سر آمد بودن کشور ما در این زمینه، انتظار و توقع مردم نیز به همان نسبت افزایش یافته و بهره گیری از دانش پزشکی روز دنیا را نیاز و حق خود میدانند. ولی با نگاهی به شرایط بهداشت و درمان مردم رامهرمز و زندگی کشاورزی سنتی بویژه در روستاهای شهرستان رامهرمز در مییابیم که مردم از امکانهای اولیه نیز محروم بودند. در این زمینه نگاهی گذرا خواهیم داشت بر آنچه گذشت.
رامهرمز از دیر باز دارای بازاری خاص عطاران بوده است. بررسیهای تاریخی نشان میدهد که از دوران ساسانیان انواع عطرها در رامهرمز تولید و به سایر کشورها صادر میشده است. از آن زمان عطریات و ابریشم این شهر شهرت جهانی داشت. در دوران اخیر هم تا پیش از اینکه داروخانهها در رامهرمز تاسیس شوند، عطاران رامهرمز مرکز خرید خوبی برای این رشته از فعالیتهای بازاری برای مصرف در کشور و صدور به سایر کشورها بوده است. در این راسته گلاب گیران هم فعال بوده اند.
"نخستین داروخانه مدرن با داروهای شیمیایی اواخر دوره قاجاریه و اوایل دوره پهلوی منسوب به مرحوم میرزا فتح الله داروگر است که دورههای نسخه پیچی دیده بود، دایرگردید."[1]
داروخانه میرزا فتحالله داروگر
داروخانه سراج در دهه چهل شمسی
بر این اساس در گذشته انواع عطر در رامهرمز تهیه و برای مصرف داخلی و صدور به خارج از کشور بهره میبردند. طبیعی است که استادان این فن نام خانوادگی (عطار) را برای خود برگزینند و از جایگاه مردمی برخوردار شوند. گلاب گیران نیز به همین شکل باعث رونق بازار بوده و نام خانوادگی (گلابی) را برای خود انتخاب نمودند و گلاب در بین مردم رامهرمز کاربرد زیاد داشته است.
قنادان هم در این راسته فعالیت داشتند. قنادان با توجه به شرایط آب و هوایی در فصلهای مختلف سال، نیازهای مربوط به هر فصل را تامین میکردند. مثلا در فصل زمستان که زولبیا و پشمک طرفدار داشت (در آنزمان پشمک بیشتر از بامیه طرفدار داشت)، بویژه در ماه مبارک رمضان و بهخصوص زولبیا و پشمکی که با مهارت و استادی خانوادههای قناد درست میشد، مردم صف میگرفتند. چرا که تمام مواد اولیه طبیعی و از فراوردههای شهرستان رامهرمز و تازه بودند. در پایان سال که مردم رامهرمز تدارک عید نوروز را میبینند، به انواع شیرینیهای مرسوم روی میآورند. فصل تابستان و گرما هم که فصل بستنی و فالوده است، مردم را به سمت فراوردههای این صنف زحمتکش و ماهر جلب مینمود تا از خنکای این فراوردهها بهره ببرند.استادان این بخش از مشاغل بازار به دلیل علاقه، در زمان صدور شناسنامه نام خانوادگی (قناد) را برای خود انتخاب نمودند.
حاج محمد حسین قناد
در ضلع شمالی حوض وسط بازار، همانطوریکه اشاره شد، زین دوزها و چرم دوزان تهیه ابزار و یراق اسب، قاطر و الاغ حضور داشتند. در این راسته هم تلاشها و عبور ومرور چشمگیر بود. وجود بازارهای پر رونق و موقعیت و شرایط رامهرمز و نداشتن جادههای ماشین رو بشکل امروزی، ایلخانی خوانین بختیاری در استانهای اصفهان، خوزستان و گاهی فارس فرصت خوبی برای حضور کاروانها و حتی سربازان و سپاهیان حکومتی و خوانین بختیاری و لزوم عبور ازمسیرهای کوهستانی مانند چهل پلکان سبب شد که بهره گیری از اسب، قاطر و الاغ اجتناب ناپذیر شود. در دشتها هم برای عبور از رودخانهها و نهرهای بزرگ که از پلهای بهشکل امروزی بیبهره بودند، ناچار به استفاده از حیوانها بویژه اسب بودند.
در مجموع میتوان گفت که تا قبل از ورود ماشین در زندگی بشر، اسب جایگاه خاصی در رفع نیازهای انسان داشته و مورد توجه و علاقه مردم بوده است. به همین دلیل زین و یراق و دهنه و سایر لوازم پوشش اسب، همواره با زیباترین و مرغوبترین جنس سفارش داده میشد. شلاق چرمی با دسته نقرهای زینت یافته بود. از استر و الاغ برای بارکشی استفاده میکردند و پوشش حیوان را «جول» و شاغل را (جولدوز) و افسار را «اوسار» مینامیدند و بهشکلی ساده درست مینمودند.
اسب و لوازم پوشش آن از اهمیت ویژهای برخوردار بود، خصوصا برای سوارکاری و تمرین در میدانهای مبارزه و مسابقه تا سوارکار ورزیده گردیده و بتواند در موارد ضروری با دشمن روبرو گردیده و از خانه وکاشانه خود دفاع کند. در گذشته داشتن تفنگ شکاری و معمولی از لوازم زندگی محسوب میشد. در قدیم سوارکاران در جشنها و اعیاد شرکت نموده و با حرکات نمایشی خود تماشاچیان را سرگرم مینمودند. به همین دلیل نوع زین و ابزار یراق اسب، نقش مهمی در سوارکاری داشته و مورد توجه سوارکاران بوده است. دیگر اینکه برای سوارکاری در مسیر و مناطق کوهستانی به جهت جلوگیری از فرسایش، کف پای اسب و استر را نعل میزدند تا توان حیوان بیشتر شود. این کار نیز در همین راسته از بازار انجام میشد.
«لایق» به مالکیت آقای کریمزاده از رامهرمز، به مقام اول مسابقات زیبایی اسب اصیل ایران، رده ایکاهو دست یافت. این مسابقات اردیبهشتماه سال 1395 با حضور داوران ایتالیایی در یزد برگزار شد.
در رامهرمز برای انجام کار و ایجاد امنیت منطقه که بهوسیله کلانتر صورت میگرفت، همچنین سرکشی مالکین بزرگ به زمینها و املاک خود، از اسب استفاده میشد. همه این عوامل باعث میشد که این راسته از بازار رضاخانی از جنب و جوش خاصی بر خودار باشد و تاثیر خودرا بر روی خریدهای سایر صنفها بگذارد. در کنار همین راسته و زیر درختان تنومند کنار، مشتریان در زمان انتظار چای و صبحانه خود را میل میکردند. هم اکنون نیز اسب در شهرستان رامهرمز مورد توجه خاص قرار دارد و مالکان آنها در مسابقههای بین المللی شرکت میکنند.
[1] نقل از صفحه 242 رام اورمزد دیار آزادگان، نگارش فرج الله عباسیان
- ۰۰/۰۹/۱۸