رامهرمز در نگاهی تازه

گفتاری در مورد تاریخچه رامهرمز و میراث فرهنگی و گردشگری آن

رامهرمز در نگاهی تازه

گفتاری در مورد تاریخچه رامهرمز و میراث فرهنگی و گردشگری آن

سلام خوش آمدید

بخش نونزدهم : آداب و رسوم مردم بخش جوی آسیاب

پنجشنبه, ۱۸ آذر ۱۴۰۰، ۰۵:۱۴ ب.ظ

عید نوروز

بزرگواران اطلاع دارند که بر اساس آموزه های ملی و مذهبی در فصل بهار که بنا به نو شدن طبیعت، فصل رویش گل ها، نمایان شدن شکوفه ها و سبز شدن درختان می باشد، از قدیم مردم ایران زمین این تغییر و نو شدن طبیعت را جشن می گرفتند و شادمانی می کردند.  بر همین اساس مردم جوی آسیاب که انسان های شریف و تلاشگری هستند و بیشتر در زمینه های کشاورزی، باغداری و تعلیم و تربیت فرزندان این مرز و بوم اشتغال داشتند، در گذشته ای نه چندان دیر، قبل از عید نوروز، خودرا برای همگام شدن با طبیعت و ابراز شادمانی و نشاط مهیا می کردند.

همان‌گونه که اشاره شد بیشتر مردم جوی آسیاب کشاورز بوده و با توجه به شرایط اقتصادی فقط در دو نوبت سال امکان تهیه لباس برای فرزندان خود را داشتند. یکی در زمان آغاز سال تحصیلی برای فرزندان دانش آموز خود و دیگری هنگام نو شدن طبیعت که پدر و مادر در هر خانواده تدبیر لازم برای نو شدن تمام افراد خانواده را بکار می بردند. بدین شکل بود که شادی و نشاط را به خانه های خود می آوردند. علاوه بر تهیه لباس های نو، تهیه شیرینی ها و آجیل که همه دست آورد خانواده ها و محلی بوده و با فکر و زحمت مادران خانواده ها انجام می گرفت. مانند نان شیرینی که در خانه ها تهیه می نمودند و چون خمیر آن از آرد و گندم مرغوب محصول آنان بود و گاهی وقت ها شیر هم به خمیر می افزودند، شیرینی دلچسبی برای اهل خانواده و مهمانان نوروزی محسوب می شد که به دو شکل کتابی و لوله ای درست می کردند. طبیعی است که مورد توجه کودکان قرار می گرفت.

    دیگری گندم برشته و پیکَکَ بود که هر یک روش تهیه خاص خودرا داشت. البته در این فصل نان بربری ( بَلبَلی بزبان شیرین رامهرمزی ) با کره تازه حیوانی مزه ای بی نظیر داشت ( فِل و پِس دو مغذی مقوی زمستان که با بهره گیری از خرما و کنجد و ... درست می شدند، در روزهای عید نوروز هم کام همه را شیرین می کردند ). در کنار این ها بعضی از خانواده ها با اضافه نمودن شکر و شیر به خمیر نان  بیسکویت محلی ( کُکُولی ) درست می کردند که برای پذیرایی مورد استفاده قرار می گرفت. آنچه مطرح شد تلاشی برای ورود به سال جدید بود. در روز اول فروردین ( نوروز ) بر مبنای رسمی دیرینه کوچکترها به دیدن بزرگترها می رفتند و ضمن احترام و تبریک، عیدی خودرا دریافت می کردند.

به نقل از مادران عزیز، گاهی وقت ها  فرزندان شعرهای آهنگین نوروزخوانی را با لحن شیرین خود اجرا می کردند تا عیدی خودرا از دست بزرگترها بگیرند. جالب است که فرزندان شعر های زیبایی به زبان رامهرمزی مناسب هرکدام از بزرگان را از بَر کرده و می سرودند که برجذابیت گرفتن عیدی می افزود. در بین عزیزان، مادر جایگاه خاصی داشت. تا آنجاییکه بخاطر دارم شعرها با این مضمون آغاز می شد :

ای مادر نیکو سرشت، جای تو باشد در بهشت

ملای من عیدی نوشت ........

اکنون بده نوروزیم، تا بَر خوری از روزیم 

و ....ادامه می داد تا با تشویق حاضران عیدی خودرا دریافت می‌کرد.

پس از آن،  جمع شدن اهالی و رفتن به نزد بزرگترها از جمله کدخدا (در آن زمان که جوی آسیاب کدخدا داشت ) جزو برنامه های آنان بود. در این میان خانواده هایی که میهمان نوروزی داشتند با توجه به تعداد میهمانان در خانه و یا در باغ پذیرای آنان بودند. در صورت پذیرایی در باغ، فرزندان در آماده شدن محل نشست مهمانان نقش مهمی داشتند و بیشترین بهره را هم از آن دورهمی ها می بردند. بویژه اینکه به تعداد مهمانان خانوادگی،  عیدی دریافت می کردند.

همانگونه که پیش از این مطرح شد، بیشتر مردم رامهرمز با هم آشنایی و نسبت فامیلی ( نسبی و سببی ) دارند. به همین دلیل رفت و آمدها و دید و بازدیدها در عید نوروز، حال و هوای خاصی داشت. خیابان اصلی جوی آسیاب و کوچه باغ های آن حاکی از شور و نشاط مردمی داشت که با کنار گذاشتن غم و غصه ها و حتی ناراحتی های روز مره روزگار، از آن فضای تازه بهاری همراه با زیبایی های خاص خودش بهره می بردند. افراد فامیل هم با توجه به اینکه بیشتر آنان از فرهنگیان فرهیخته و در سایر نقاط کشور بویژه شهرهای استان خوزستان به امر آموزش و پرورش مشغول بودند فرصت را غنیمت شمرده و با حضور در رامهرمز و جوی آسیاب و بهره گیری از بهار دل انگیز آن زمان ، دورهمی های فامیلی را شکل می دادند.

در آن فضای ساده که با کمترین پذیرایی ها صورت می گرفت ( چای در تمام پذیرایی ها دیده می شد )، مهر و محبت ها چهره خودرا نشان می داد و همدلی و علاقه ها در همه قشرهای اجتماعی آنروز دیده می شد.  در این خصوص باید گفت که بزرگترهای جوی آسیاب و فامیل هم بنا به شرایط، از دیگر همسایه ها دیدار و با دادن عیدی و یا هدیه تولد نوزادی یا هدیه ازدواج زوج جوانی در خوشحالی آنان سهیم می‌شدند.

این برنامه ها که تا روز سیزده به در (روز طبیعت ) ادامه داشت، در روز های پایانی که فصل رسیدن باقله ها بود دیگ های باقله گرکش و دوغ تازه محلی و سپس چای قند پهلو آنهم در طبیعت چنانی صفایی داشت که بهره گیران آن تمام غم های دنیا را فراموش کرده و دلی شاد داشتند.

 

 

مراسم سرپیری

 

قدم‌گاه امام جعفر صادق (علیه‌السلام)

رسم سرپیری یکی از رسوم پسندیده و مورد علاقه مردم در گذشته بود. پیر در اینجا معنی امام زاده را میدهد. این رسم که کلی و فراگیر بود، توسط سلمانی جوی آسیاب به اطلاع مردم می رسید. در آغاز ریش سفیدان جوی آسیاب با در نظر گرفتن زمان کشت و وضعیت آب و هوایی، روز رفتن سرپیری را تعیین می نمودند. معمولا روز جمعه برای این دورهمی انتخاب می شد. مردم پس از کسب اطلاع، خوشحال و خودرا برای این دید و بازدید گروهی آماده می کردند. در این دورهمی شادی بخش،  فامیل و بستگانی که اطلاح حاصل می کردند نیز در جمع  حضور پیدا می کردند.

در جنوب شرقی جوی آسیاب، دو قدم گاه از امامان معصوم وجود داشت. در بخش شمالی زمین موروثی کربلایی حسین کلانترهرمزی فرزند خواجه اکبر ( به نقل از میرزا محمدعلی کلانترهرمزی )، قدم گاه امام جعفر صادق (ع) و در وسط زمین قدم گاه صاحب الزمان به وسیله درختان کُنار تنومندی احاطه شده و فضای فرح بخشی را به وجود می آوردند.  صبح روز سر پیری، خانواده ها یکی پس از دیگری برای تعیین جای نشستن با همراه داشتن زیرانداز و وسایل چای و ناهار در محل حاضر می شدند. بین مردم جوی آسیاب و به ویژه دانش آموزان که می توانستند یک روز تعطیل با فراغ بال در کنار هم باشند و از بازی های سرگرم کننده آن زمان بهره ببرند، همهمه و شوق و ذوق فراوانی وجودداشت.

در آغاز مراسم، خانواده ها حضور پیدا می کردند تا چای و ناهار را آماده کنند. خانواده هایی که دیرتر می آمدند، ناهار را همراه خود می آوردند. جالب اینجا بود که فرزندان بیشتر اشتیاق پیوستن به دیگران را داشتند. نزدیک ظهر جمعیت بیشتر می شد. پس از ادای نماز سفره های ناهار پهن می شد. صرف ناهار هم از زیبایی های مراسم بود. زیرا بعضی از خانواده ها نزدیک هم می نشستند و ناهار را با هم صرف می کردند. عده ای همراه خود شاهنامه و کتاب دعا همراه داشتند. بعضی هم کتاب های دیوان حافظ و یا گلستان و بوستان سعدی را زینت بخش محفل خود می کردند.

شاهنامه خوانی رواج بیشتری داشت و نقالی شعرهای حماسی حکیم فردوسی، طرفداران را دور هم جمع می کرد. نقال را در بالای نشست جمعیت جای می دادند.  نقال هم با آب و تاب و شیوایی خاصی، داستان های شاهنامه را با صدای بلند و رسا نقل و تفسیر می کرد. در جوی آسیاب در بیشتر موارد از استاد نقالی، آقای مندنی خادمی دعوت به عمل می آمد. بدین گونه شور و نشاط چنین روزهایی باعث می شد تا فردای آن روز هرکس با روحیه تازه ای به کار و زندگی خود بپردازد.

در این مراسم نیز سلمانی محل با خانواده خود، صمیمانه شرکت نموده و سعی داشتند تا مراسم به شکل بهتری انجام شود.

 

 

 

تعاون و همیاری در دوران شادی و غم

یکی از رسوم پسندیده و اثربخش مردم جوی آسیاب، همیاری در غم و شادی یکدیگر بوده است که شوربختانه به دلیل شرایط و ایجاد فاصله های اجتماعی این رسم پسندیده کم رنگ و در جوامع شهری رنگ باخته است. بر اساس نقل قول های سینه به سینه، نسل های پیش از ما به روش های بهتر به این سنت و رسم پایبند بودند و امروزه یا شکل آن تغییر کرده و یا فراموش گردید.

در گذشته در بیشتر مناطق و روستاهای شهرستان رامهرمز بویژه در جوی آسیاب، رسم بر این بود که اگر جوانی قصد ازدواج داشت مردم و ریش سفیدان آن منطقه با همفکری و بزرگ منشی ضمن رفع موانع موجود، اسباب تشکیل خانواده جدید و آسایش زوج جوان را فراهم می نمودند. این همراهی و همیاری هم در زمینه های معنوی و هم مادی شکل می گرفت. بدین صورت زوج جوان هم احساس همبستگی بیشتر با مردم منطقه یا روستای خودرا پیدا می کرد و هم به عنوان یک خانواده جدید در تعاون مردمی ظاهر می شد.

در زمینه اقدام های معنوی مردم، که از مرحله خواستگاری شروع می شد تا رسیدن به مرحله عقد و ازدواج، با طرح موضوع از جانب بزرگان داماد (که معمولا پدر و مادر و یا پدر بزرگ و مادر بزرگ بودند ) ریش سفیدان با بررسی جوانب امر، گفتگو و اقدام لازم را به عمل می آوردند. اگر در اجرای درست این امر مهم که اتحاد زندگی خانواده هایی را به دنبال داشت مشکلی پیش می آمد،  با کدخدا منشی موضوع را حل و مشکل را بر طرف می نمودند تا زوج جوان با خوشبختی زندگی جدید خودرا شروع نمایند.

در مورد هزینه های مراسم ازدواج هم مردم نقش آفرینی می کردند. بدین شکل که اهالی آن منطقه تمام هزینه ها و پذیرایی از دعوت شدگان که شامل فامیل های عروس و داماد و اهالی روستاهای همجوار بودند را به رسم آن زمان انجام می دادند. مراسم شادی هم بسته به روابط اجتماعی خانواده های عروس و داماد داشت که معمولا بین سه شبانه روز تا هفت شبانه روز متغیر بود. چون برگزار کنندگان مراسم خود مردم بودند، سعی بر این بود که هرچه شایسته تر و باشکوه تر انجام شود.

بر اساس شنیده ها، زوج جوان کمترین مشکل مالی را پیدا می کردند. مگر اینکه خواسته باشند که شرایطی غیر از عرف محل را در شروع زندگی خود لحاظ کنند. در آن زمان بیشتر از نوای ساز و دهل بهره می گرفتند که عمومیت داشت و یکی از زیباترین برنامه های شادی افزای عروسی ها بود. دیگر اینکه چون معمولا جوانان زندگی مشترک خودرا در خانه پدری آغاز می کردند، جوانان در آغاز با معیارهای تعاون و همیاری آشنا شده و با پذیرش زندگی ساده، بسیاری از توقع هایی که امروزه مانع ازدواج جوانان است در امان بودند. اگر هم مشکلی در این زمینه داشتند، با راهنمایی بزرگتر ها بر طرف می نمودند. زیرا زندگی همه افراد خانواده به هم وابسته بود.

در خصوص موارد و حوادث غم انگیز هم تعاون و همیاری مردم، راهگشای بسیاری از مشکل ها و بر طرف کننده و یا کم کردن غم و اندوه مصیبت دیدگان بود. اگر خانواده ای عزیزی را از دست می داد، مردم منطقه به محض آگاهی در محل حاضر شده و اقدام بایسته را انجام می دادند. بگونه ای که اهالی، تمام کارها و هزینه های جانبی را به انجام میرساندند و فرد مصیبت دیده فقط غم و اندوه از دست دادن عزیزش را داشت. در این زمینه هم چون رسم و سنت و فراگیر بود، فردی یا خانواده ای از این بابت آزرده خاطر نمی شد.  

 

شاهنامه خوانی

 

به نام خداوند جان و  خرد

کزین برتر اندیشه بر نگذرد

خداوند نام و خداوند  جای

خداوند روزی ده   رهنمای

خداوند کیوان و گردان سپهر

فروزنده  ماه و  ناهید و  مهر

*** 

           گرچه عده ای بر این عقیده هستند که پرداختن به آداب و رسوم و سنت های گذشته، نوعی برگشت به عقب و مانع پیشرفت بشر می شود، تجربه نشان داد که همیشه این طرز تفکر درست نیست. یکی از این آداب، رسم ( شاهنامه خوانی ) است که پیشینیان ما اهمیت خاصی برای آن قائل بودند. شاهنامه حکیم فردوسی، یکی از بزرگ ترین نوشته های کهن پارسی و میراث گران بهای تاریخ و نیاکان ماست. در دنیا حکیم فردوسی را به دلیل خلق شاهنامه با هومر حماسه سرای یونانی برابر و حتی برتر می دانند. در حقیقت، در نبود شاهنامه، ادبیات پارسی به سختی می توانست رشد یابد و کسانی مانند حکیم خیام، مولوی و حافظ نمی توانستند اندیشه خویش را بپرورانند و چنین ببالند. شاهنامه فردوسی شاهکار حماسی زبان پارسی و حماسه ی ملی ایرانیان و نیز بزرگ ترین سند هویت آنان است.

          اما مردم جوی آسیاب  به شاهنامه خوانی توجه خاصی داشتند و در هر مناسبتی و به شیوه های گوناگون این امر مهم را مد نظر قرار می دادند. در مراسم سر پیری به گوشه ای از این سنت پسندیده اشاره شد. در مواردی که یکی از اهالی جوی آسیاب دچار بیماری می شد، همسایگان با همراه داشتن شاهنامه حکیم فردوسی به دیدار و احوالپرسی او می رفتند که خود شاهد چند مورد بودم. خوشبختانه در گذشته بیشتر خانه ها شاهنامه فردوسی را با نقش های حماسی آن در کنار کتاب مقدس نگهداری می نمودند.  عده ای شاهنامه خوانی و تفسیر سروده های حماسی آنرا به شیوایی در نشست های محلی به علاقه مندان ارائه می دادند. عده ای هم در فرصت های پیش روی خود در منزل،  داستان های شیرین شاهنامه را خوانده و برای اهل خانه تفسیر می کردند.  بدین گونه بود که فرزندان با  هنر آفرینی این حکیم بزرگ آشنا شده و علاوه بر بهره گیری از جذابیت های حماسی آن، از حکمت های مورد اشاره این زنده کننده زبان و ادبیات پارسی استفاده  

می کردند.

 بر اساس شواهد موجود و بررسی هایی که توسط جوانان دوستدار شاهنامه خوانی در جوی آسیاب و بویژه مهندس داوود بلوری از دوستداران فرهنگ شاهنامه خوانی در رامهرمز صورت گرفته است، برخی از شاهنامه خوانان جوی آسیاب شناسایی و نسبت به تهیه عکس آنان اقدام گردیده است.

 

 

مهندس داوود بلوری

 

 

کربلایی علی هرمزی نژاد 

شاهنامه خوان جوی آسیاب

 

میرزا سیف الله کلانترهرمزی

شاهنامه خوان جوی آسیاب

 

حاج احمد سرکاکی 

شاهنامه خوان جوی آسیاب

 

مشهدی ابراهیم کلانترهرمزی 

شاهنامه خوان جوی آسیاب

 

میرزا علی کلانترهرمزی 

شاهنامه خوان جوی آسیاب

 

استاد عطاء الله میثمی 

شاهنامه خوان جوی آسیاب

 

میرزا پرویز هرمزی نژاد 

شاهنامه خوان جوی آسیاب

کاید حسینعلی هرمزی نژاد 

شاهنامه خوان جوی آسیاب

 

  • عبدالحمید کلانترهرمزی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طبقه‌بندی موضوعی (فهرست)