بخش ششم : نوای ساز و دهل در رامهرمز (سبک چوببازی)
سبک چوببازی
این سبک ساز و دهل که در گذشته بیشتر جنبهی حماسی و به نوعی ورزش خاص مردان تلقی میشد، با استفاده از دو عدد چوب یکی بهنام (درک) و دیگری بهنام (ترکه) شکل میگرفت. به همین دلیل عدهای هم آن را «ترکهبازی» مینامند. طول درک حدود 5/ 1 تا 2 متر و قطر آن حدود پنج تا هفت سانتیمتر و طول ترکه حدود یک متر و قطر آن دو سانتیمتر میباشد.
تصاویری از چوببازی در روستای بنه آخوند رامهرمز مربوط به سال 1374 (نوازنده: مرحوم استاد کرمالله خطیبی)
در ابتدا جایگاه نوازندگان ساز و دهل را در محل مرتفعی و معمولاً در پشتبام خانه و مشرف بر محل چوببازی آماده میکردند. برای سبک چوببازی، ارتفاع جایگاه نوازندگان بسیار اهمیت دارد. نخست بهخاطر پیچیدن آواز ساز و دهل در فضا و رساندن پیام شروع چوببازی تا دورترین نقطه ممکن و دوم به دلیل مسلط بودن نوازندگان بر چوببازان و تماشاچیان حاضر در میدان مقابل، زیرا نواختن ساز و دهل بر چوببازان و بازی چوب بازان بر نوازندگان ساز و دهل اثر متقابل داشت و هر کدام از دو طرف سردی به خرج میداد، چوببازی از حالت اصلی خودش خارج میشد و جمعیت را به اعتراض وادار میکرد.
در گذشته برای بازی و تماشای چوببازی، دعوت فردی به عمل نمیآمد و غیر از افرادی که قبلاً اطلاع داشتند و در جریان قرار میگرفتند، دیگران با صدای کِرنا که معمولاً در ابتدای کار حدود پنج تا هفت دقیقه بدون دهل، شروع به نواختن میکرد، در واقع این خود دعوتنامهای برای همه و مشتاقان این بازی بود.
بازی چوببازی عمدتاً در شب شکل میگرفت زیرا جوانان که شکلدهندهی این بازی بودند در طول روز به کارهای خود مخصوصاً کشاورزی مشغول بودند. بعد از پنج تا هفت دقیقه نواختن کرنا، دهلزن شروع به زدن دهل میکرد. حال تصور کنید در فضای باز که در اطراف آن باغهای فراوان وجود داشت و برخلاف امروز که باغچهها بخش کوچکی از خانه را شامل میشوند، در گذشته خانهها بخش ناچیزی از باغهای اطراف بودند. در آن فضا آوای گوشنواز ساز و دهل، هر شنوندهای را به هیجان میآورد تا چه رسد به جوانان پرشور و انرژی که مشتاقانه به سوی میدان بازی میشتافتند.
آواز و طنین ساز و دهل در فضا میپیچید و هر صاحبذوقی را به خود فرا میخواند. عدهای از جوانان کارکشته، مرتبکردن میدان بازی، تهیه چوبهای درک و ترکه و حدود محیط بازی را مدیریت میکردند. چوب ترکه به تعداد زیاد تهیه میشد، زیرا چوب ترکه در برخورد با چوب درک آنهم با انرژی بالای چوببازان میشکست و قابل استفاده مجدد نبود.
در ابتدای بازی، به منظور گرمکردن بدن چوببازان، بازی به آرامی شروع میشد و چوببازان در آغاز با حرکتدادن و چرخاندن چوبهای درک و ترکه به شکلهای مختلف و هماهنگ با آواز ساز و دهل، نمایش زیبایی را ارائه میدادند که آن را «رقص چوب» مینامیدند. کمکم بازی گرمتر میشد. جمعیت زیادی دور میدان بازی حلقه میزدند و چوببازان را تشویق و به هیجان درمیآوردند.
چوببازی دارای قواعدی بوده است که هر چوبباز بایستی به آن قواعد آشنا و عمل میکرده است و تخطی از شرایط بازی، محرومیت از بازیهای بعدی را به دنبال داشت. در هر چوب بازی در هر نقطه از رامهرمز که انجام میشد، جوانان همان منطقه بازی را مدیریت میکردند و این حق را داشتند که در مورد بازی افراد داوری کنند و داوری آنان مورد قبول همه بوده است. یکی از شرایط بازی برای جلوگیری از صدمه زدن به همدیگر، این بود که برخورد چوبها باید طوری تنظیم میشد که از زانو به پایین صورت میگرفت. دیگر اینکه قبل از بازی دو چوبباز باید مشخص میکردند که چوببازی که ترکه را در اختیار داشت، از کدام سمت ضربه را وارد میکند سمت چپ یا راست؟ تا مدافع بداند از کدام جهت باید دفاع نماید. در مواردی اتفاق میافتاد که دو بازیکن شرط میکردند که از هر دو طرف اختیار حمله و دفاع را داشته باشند. این مورد بیشتر در خصوص چوببازان حرفهای صورت میگرفت و طبیعی است که هر دو بازیکن باید این شکل از بازی را میپذیرفتند. زیرا هر بازیکن بعد از زدن ضربه، باید خود را برای دفاع به همان شکل آماده میکرد.
پس از گذشت ساعتی از شروع چوببازی، هم جمعیت زیاد و زیادتر میشد و هم چوببازان تازه نفس و ورزیده وارد میدان میشدند و چوببازی شوروهیجان خاصی به خود میگرفت. در این زمان بود که اثر متقابل نوازنده و بازیکنان مشخص میشد. نوای ساز و دهل شور و حال تازهای پیدا میکرد و بازیکن نیز هماهنگ با آن، شور و شوق به جمعیت حاضر در میدان منتقل میکرد. در بعضی از موارد تماشاچیان، بازیکنان را راهنمایی میکردند که چگونه ضربه را بزنند و یا دفاع کنند.
بازی چوببازی به این دلیل حماسی تلقی میشد که جوانانی پس از کار و تلاش فراوان روزانه، فرصت پیش آمده را غنیمت شمرده و ساعاتی را با دیگر همشهریان به شادی و سرور میپرداختند و بدین شکل از خمودگی و تنبلی جسم و روح دوری میکردند. خصوصاً در آن زمان که وسایل ارتباط جمعی وجود نداشت، بدین روش از اوضاع و احوال همشهریان خود مطلع شده یا اظهارنظر میکردند و این در نوع خود، بهترین روش در روابط اجتماعی آن روز محسوب میگردید.
این بازی در مواقعی که به اوج خود میرسید، ممکن بود عوارضی هم داشته باشد و آن هم خطا در زدن ضربه از جانب کسی بود که حمله میکرد و توسط داوران محلی بررسی و تصمیمگیری میشد. گاه پیش میآمد که افرادی در اثر دفاع ناقص، زخمی شوند و پای آنان متورم گردد که این مورد از آسیبهای این سبک بازی بوده است. از فواید دیگر این نوع بازی این بود که آنقدر جذاب بوده است که در گذشته با شنیدن آواز ساز و دهل، جوانان و مشتاقان خود را به محل چوببازی میرساندند و با توجه به اینکه وسایل نقلیه امروزی در کار نبود، طی کردن مسافتها آن هم به صورت گروهی، خود بهترین ورزش بود که جوانان را شاداب و سرحال نگه دارد و آنان همیشه آماده مقابله با خطرهای احتمالی و دفاع از منافع خویش باشند.
- ۰۰/۰۹/۱۸