بخش بیست و پنجم : دکتر فرج الله قنواتی
اینجانب فرج الله قنواتی فرزند مرحوم مشهدی عبدالله و مشهدی قمر نوذری، مطابق شناسنامه فعلی متولد اول مهر ماه 1326 میباشم. (شناسنامه دار شدن بنده هم داستانی دارد. بدین ترتیب که چون قدیم ها بعلل مختلف مرگ و میر کودکان امر شایعی بود پدر و مادرم بعد از تولد من، که احتمالاً امید چندانی به ماندنم نداشتند و یا اینکه میخواستند نام پسری را که دو، سه سال قبل از من بدنیا آمده و فوت شده بود را زنده نگهدارند، برای من، شناسنامه نگرفته و شناسنامه پسر متوفی که نامش فرج الله بود را برای من نگهداشتند ( متولد 1323) ، در حالیکه اسم خودم را یدالله گذاشته بودند و بنده تا پایان دوره لیسانسم از همان تاریخ تولد استفاده کردم .)
محل تولدم روستای ملااحمد رامهرمز ( بنه ملااحمد) بوده و نسل دوم از مهاجرین قنواتی به این روستا میباشم. البته همیشه به روستازادگی و منصوب به این روستا بودن، مفتخر و مباهی بوده و هستم.
کلاس های اول تا چهارم ابتدایی را در مدرسه رازی آخوند و کلاسهای پنجم و ششم ابتدایی را در مدرسه پهلوی شهرستان رامهرمز گذراندم. ( سالهای 1331 تا 1336). سیکل اول دوره متوسطه و کلاسهای دهم و یازده از سیکل دوم را در دبیرستان پهلوی رامهرمز طی نمودم. (سالهای 1337 تا 1341) و سال آخر سیکل دوم متوسطه رشته طبیعی را در دبیرستان شاهپور اهواز به پایان رساندم. ( اون سالها چندین شهر از شهرهای استان خوزستان از جمله رامهرمز، کلاس 12، سال آخر دبیرستان، دایر نبوده است.). در تمام دوران تحصیل تا گرفتن دیپلم، مانند همه روستازادگان، اوقات فراغت را بکار کشاورزی و کمک به خانواده میگذراندم.
پس از گرفتن دیپلم طبیعی بخدمت سربازی در کسوت سپاه دانش رفتم. محل خدمتم یکی از روستاهای شهرستان مریوان بود.
بعد از خاتمه خدمت، در همان سال به استخدام آموزش و پرورش شهرستان رامهرمز در آمدم. (سال 1345)
سال 1348 در آولین کنکور سراسری، در رشته کارشناسی رادیولوژی دانشگاه اهواز پذیرفته شدم و در حالیکه در دبیرستان منوچهری اهواز تدریس میکردم، به تحصیل در دانشگاه هم مشغول بودم. با گرفتن کارشناسی رادیولوژی، با رتبه اول، از آموزش و پرورش استعفا داده و به استخدام دانشگاه جندی شاپور اهواز در آمدم. ( سال 1352)
سال 1355 سه فرصت ادامه تحصیل برایم پیش آمد.
1 — تحصیل در رشته تکنولوژی آموزشی در انگلستان، با بورسیه دانشگاه .
2 — ادامه تحصیل در رشته رادیولوژی در هندوستان با بورسیه دولت هند.
3 - قبول شدن در آزمون فوق لیسانس رشته فیزیولوژی دانشگاه اهواز.
بنده هم بعلت اینکه متاهل بوده و صاحب سه فرزند شده بودم و رفتن خارج برایمان دشوار بود، ادامه تحصیل در رشته فوق لیسانس فیزیولوژی را انتخاب و ضمن انجام کار موظف در بخش فیزیولوژی، بعنوان کارشناس - مربی، به تحصیل مشغول شدم. کلیه واحدهای تئوری مربوطه را گذرانده و مشغول تهیه مقدمات پایاننامه بودم که فعالیت های انقلابی دانشجویی و اعتصابات سراسری برای تغییر نظام شاهنشاهی، اساتید خارجی را وادار به خروج از کشور کرد و امید ما برای فارغالتحصیلی در این رشته را کمرنگ نمود. بنابراین، چاره کار را شرکت در کنکور سراسری سال 1357 دیدم. که به لطف خدا و تلاش لازم، با احراز رتبه مناسب در رشته پزشکی پذیرفته شدم. بواسطه تحصیلات پایه ای که داشتم با ورودی های 1356 مشغول تحصیل گردیده و در عین حال همچنان در بخش فیزیولوژی بکارم ادامه میدادم.
بخاطر وقفه ای که بعلت انقلاب فرهنگی در تحصیل دانشجویان پیش آمد، دانشجویان ورودی 1356 در سال 1365 فارغالتحصیل شدند. و برای بنده فرصت خدمت به هممیهنانم بعنوان پزشک فراهم شد.
از آنجا که کارمند دانشگاه بودم، موافقت شد که دوره طرح خدمت فارغالتحصیلان علوم پزشکی را در دانشگاه اهواز بگذرانم. محل خدمت جدیدم بیمارستان ابوذر اهواز تعیین گردید. و تا رسیدن به سن بازنشستگی در آن مرکز مشغول خدمت بودم. ضمنا، پس از پایان طرح، مجوز تأسیس مطب در اهواز برایم صادر شد و از آنموقع تا کنون، اول بصورت پاره وقت و پس از بازنشستگی بصورت دو شیفت در مطب بکار مداوای بیماران در یکی از مناطق محروم اهواز اشتغال دارم.
کار و تحصیل همزمان، وقت زیادی میبرد و اگر همراهی و همکاری فداکارانه و صبورانه همسر عزیزم، حاجیه خانم طوبی رسولی، در تمشیت امور خانواده و رسیدگی به تربیت بچهها نبود حتماً ادامه تحصیل اگر نه غیر ممکن، خیلی دشوار می شد. حاصل ازدواجمان یک دختر و سه پسر میباشد. با این جمع خانوادگی مطلوب، خداوند نعمتش را بر من تمام کرده است. و صد البته بنده نمیتوانم از عهده شکرش به در آیم.
- ۰۰/۰۹/۱۸