رامهرمز در نگاهی تازه

گفتاری در مورد تاریخچه رامهرمز و میراث فرهنگی و گردشگری آن

رامهرمز در نگاهی تازه

گفتاری در مورد تاریخچه رامهرمز و میراث فرهنگی و گردشگری آن

سلام خوش آمدید

زندگی‌نامه شهید محمدعلی صابری بهبهانی[1]

 

محمدعلی صابری بهبهانی در سال 1324 در شهر رامهرمز به دنیا آمد. وی پس از اتمام تحصیلات خود در اداره آموزش و پرورش رامهرمز استخدام گردید. ایشان با خانم ماهرخ کلانترهرمزی ازدواج و صاحب فرزندی به نام مریم شدند که در رشته پزشکی ادامه تحصیل داده و متخصص و جراح زنان و زایمان هستند.

محمدعلی صابری بهبهانی پس از انتقال و اشتغال به کار در آموزش و پرورش شهرستان آبادان، در تاریخ 2 / 7 / 1359 در اثر بمباران دشمن بعثی عراق، در محل اداره آموزش و پرورش به فیض شهادت نائل شدند.

با آغاز جنگ تحمیلی و بروز ناامنی در شهرهای مرزی از جمله آبادان، شهر شکل جدیدی به خود گرفته بود و مسئولان و نیروهای مردمی و رزمنده در تلاش برای پاسداری از آن بودند و انجام برخی اقدامات از جمله بازگشایی و یا عدم بازگشایی مدارس منوط به تصمیم گیری مسئولان مربوطه با توجه به شرایط موجود در آن زمان بود، لذا مسئولان آموزش و پرورش آبادان تصمیم گرفتند تا با برگزاری جلسه ای نسبت به تعیین تکلیف آغاز سال تحصیلی یا اعلام تعطیلی اقدام کنند و این جلسه در ساعت ۱۱ و ۳۴ دقیقه ی دوم مهرماه و با شرکت ۲۵ نفر از کارکنان در محل اداره آموزش و پرورش آبادان و به ریاست شهید صمد صالحی رییس وقت آموزش و پرورش آبادان برگزار شد. چیزی نگذشت که غرش هواپیماهای جنگنده عراقی در فضای آبادان طنین انداز شد و لحظاتی بعد دود غلیظ ناشی از چندین انفجار مهیب بمب افکن های عراقی که نشان از تخریب ادامه دار شهر توسط حیوان صفتان بعثی داشت به آسمان بلند شد.

در آن لحظات تنها صدایی که به گوش می رسید صدای مردمی بود که فریاد می زدند آموزش و پرورش را زدند و همه تکبیر گویان برای کمک به سمت این اداره می دویدند. در حوالی اداره آموزش و پرورش که اکنون جز تلی از خاک، آهن های خمیده و در هم و پرونده های سوخته و پخش شده بر سر این تل های خاکی چیزی باقی نمانده بود به وضوح بوی باروت و خون  را می شد احساس کرد. مردم در حالی که از یکدیگر می پرسیدند یعنی کسی زنده مانده است، گریان و اندوهبار و با استفاده از هر ابزاری که در اختیار داشتند شروع به کنار زدن دیوارهای آوار شده کردند اما دریغ و صد افسوس که از آن پیکرهای مطهر و پاک چیزی جز تکه های پراکنده به دست نیامد.

نتیجه جلسه اضطراری آن روز کارکنان اداره آموزش و پرورش آبادان در پایان،  شهادت هر ۲۵ نفر حاضر در جلسه یعنی صمد صالحی (رئیس وقت اداره آموزش و پرورش آبادان)، صدیقه کاظمی اسفه، نصرالله ذبیحی سامانی، عبدالجلیل هرمزی نژاد، محمد خواستگار، غلامعلی باقرزاده، علی کرم صداقت، عبدالرسول سعیدی، علی صیادی، غلامعلی مسیبی، محمدحسن برمایون، عبدالحسن عوید ثامری، صالح عیدانی، محمدعلی صابری بهبهانی، علی بلخوارزاده، عبدالجبار جلالی، علی تنگستانی‌پور، یاسین انباء روحله، گودرز باورساد قربانی، حسن امیری، دیانا جم نشان، محمود رجب‌زاده دهاقانی، هرمز کلانتری، عبدالمحسن عسگری و حسین حسینی بود که تا امروز چراغ راه دیگر فرهنگیان است.

 روحشان شاد و یادشان گرامی باد.

 

 


[1] با سپاس از خانم ماهرخ کلانترهرمزی

  • عبدالحمید کلانترهرمزی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طبقه‌بندی موضوعی (فهرست)