بخش بیست و یکم : برنجکاری در بخش جوی آسیاب
برنجکاری
برنج «چمپا»ی رامهرمز یکی از شناختهشدهترین انواع برنج از لحاظ کیفیت و طعم در ایران است. این نوع برنج به دلیل عطر خوشی که دارا است، به چمپای عنبربو شهرت دارد و از زمانهای گذشته تاکنون در شالیزارهای رامهرمز کشت میشود . هرچند شلتوک[1]های برداشتشده در زمانهای قدیم به دلیل استفاده صرف از کودهای طبیعی و ارگانیک بودن، طعم و عطر مسحورکنندهتری نسبت به محصولات امروزی داشتهاند.
مراحل برنجکاری[2]
مراحل برنجکاری شامل خزانهگیری، نشاءکاری، دهداری (داشت) و برداشت است.
- خزانهگیری
الف) در موقع برداشت محصول، معمولاً چند کرت را انتخاب میکنند، سپس این کرتها را از علفهای هرز پاکسازی نموده و خوشههای رسیده را جدا مینمایند. در مرحله بعد، بذرها را به کمک چوبدستی از ساقه جدا کرده و برای سال آینده کنار میگذارند.
ب) در زمان خزانه، بذر را در گونیهای نخی گذاشته و در حوضچه آب قرار میدهند. بعد از گذشت دو یا سه روز، گونیها را از حوضچه خارج کرده و به مدت یک شب در مکانی تاریک میگذارند. با انجام این فرآیند، بذرها جوانه میزنند.
ج) زمین خزانه پس از شخم و کرتبندی قابل استفاده میشود.
د) پس از آمادهسازی زمین، کرتها را از آب پر کرده و بذرهای جوانه زده را در کرتها میپاشند.
هـ) خزانه بعد از حدود 35 تا 40 روز، آماده نشاء است.
- نشاءکاری
الف) نشاءها توسط افرادی به نام «تیمکن» از خزانه برداشت میشوند.
ب) افرادی به نام «شول کرتکن» زمین را برای نشاء آماده میکنند.
ج) سپس تولکزنها (نشاءکارها)، نشاءها را در فاصلههای 20 تا 25 سانتیمتری میکارند. بهطور تقریبی در هر لومه، 3 تا 4 نشاء کاشته میشود.
تولک زدن در رامهرمز
- دهداری (داشت)
دهدار فرد با تجربهای است که وظیفه رسیدگی به مزرعه برنج را بر عهده دارد. کنترل پرآب بودن کرتها، نظارت بر آببست و وجین مزرعه از جمله فعالیتهای دهدار است. زمان تقریبی نشاء تا برداشت، حدود 80 روز است.
مزرعه برنج در رامهرمز
- برداشت
یکی از مراحل خاطرهانگیز کشت برنج، دروی آن است؛ چرا که موقعیت زمانی آن و مطبوع بودن هوا سبب شده تا همه اعضای خانواده در انجام آن مشارکت داشته باشند. پس از برداشت شالی که امروزه بصورت ماشینی انجام میشود، ساقههای آن «پوغه» برای خوراک دام و همچنین محل استراحت کشاورزان شالیکار «کوخه» کاربرد دارد. قبل از درو، عطر مست کننده خوشههای برنج در کشتزارها و تماشای طبیعت زیبای آن در هنگام غروب آفتاب و طلوع صبحگاهی که با وزش نسیم همراه است، خستگی چندماهه کشاورزان را از تن آنان بیرون میکند.
در برنج کاری هم مشابه کشت گندم و جو، بافههای برنج هر کشاورز در نزدیک ترین جای خرمن به کشت برنج روی هم انباشته میشد. در جوی آسیاب بیشتر سالها از زمینهای بالایی استفاده مینمودند. برای اینکه زمینهای بالایی به رودخانه نزدیک تر و با توجه به اینکه کشت برنج نیاز به جریان مداوم آب دارد، انتقال آب به زمینهای پایینی در تابستان به دلیل گرما و هدر رفت آب به صلاح نبود. دیگر اینکه ممکن بود به همین دلیل باغها در اثر بیآبی خشک شوند. از جانب دیگر در سالهای کم باران از فرمانداری و اداره کشاورزی رامهرمز به کشاورزان جوی آسیاب ابلاغ مینمودند که از کشت برنج خودداری نمایند تا باغها خشک نشوند.
سهام کشاورزان
برای فعالیت در هر یک از مراحلی که اشاره شد، سهمی تعلق میگیرد و همانند کشت گندم و جو، هر کشاورز به نسبت تلاش و فعالیت خود سهمی از محصول را صاحب میشود. علاوه بر آن برای بذر، زمین و آب نیز بر اساس عرف محل در موقع برداشت محصول سهم داده میشود. در کشاورزی سنتی مواردی مانند بنگشت پایی (گنجشک پایی)، گُراز پایی (در مناطقی که گرازهای وحشی کشت برنج را زیر ورو میکردند) و تیم کشی (جابجایی شالیها از خزانه به محل نشا) هر کدام سهم جداگانهای داشتند.
کشاورزان برنجکار جوی آسیاب
در برنجکاری سنتی و در گذشته که امکانهای امروزی فراهم نبود، کشاورزان ناچار بودند از آب نهرهای کوچک که در تمام فصل برنجکاری جریان داشتند برای آشامیدن استفاده کنند. برای خنک نگهداشتن آب آشامیدنی خود نیز با بهره گیری از شاخههای درختان در وسط مزرعه برنج، ساباط درست کرده و در زیر آن چاهی به عمق یک متر تا یک متر ونیم حفرنموده و آب را درآن نگهداری و خنک میکردند. در اصلاح محلی به این چاه (سرد اوه) سرد آبه میگفتند.
از خاطرههای خوب برنجکاری، چند روز قبل از رسیدن خوشههای برنج و دروی آنها میباشد. دراین مقطع زمانی، چند بافه از خوشههای برنج را درو و پس از آن که شلتوکهای خوشهها را جدا کرده، در منزل در تابه غذایی گذاشته و بعد از اینکه کمی برشته شدند، درون جَوَن ( وسیله چوبی برای کوبیدن حبوبات ) کوبیده تا پوست شلتوک برشته جدا و اهل خانواده میل میکردند که بسیار خوشمزه است و به آن (گَمَک) میگویند.
البته برای گندم هم همین روش متداول بود که (سیلِه) نامیده میشود. با این تفاوت که خوشههای گندم را روی آتش هیزم گرفته و پس از برشته شدن، دانهها را جدا و میل مینمودند که خوشمزه و مورد درخواست فرزندان کشاورزان بود.
روش درست نمودن گمگ
سیله گندم
آموزش فرزندان کشاورزان
یکی از نکات مهم و قابل توجه در زندگی کشاورزان، آموزش فرزندان با روشها و سنتهای کشاورزی است. در خانواده هر کشاورز فرزندان از همان کودکی با کار کشاورزی آشنا شده و در کارهای سبک همکاری نموده، تا به مرور زمان خود کشاورز با تجربهای گردند. روشهای تشویقی هم برای اجرای بهتر این عمل، بسته به زمان و شرایط سنی فرزندان در نظر گرفته میشود. برای نمونه کارهای سبکی مانند جابجایی تیم را از خزانه به محل نشا (تولَک) که با حیوان انجام میشد و یا ساده تر، آوردن تیم از بیرون کرت تا نزد پدر را به فرزندان یاد میدادند و سهمی برای او قائل میشدند.
روش دیگر آموزش برنجکاری فرزندان، شرکت دادن فرزند در تمام مراحل برنجکاری بود که به آن (شِکَرتِه) میگفتند. در این روش یک کرت را در اختیار فرزند میگذاشتند و به او یاد میدادند تا تمام مراحل برنجکاری را خود انجام دهد و در ازای آن تمام محصول تلاش خودرا صاحب شود. وظیفه دیگر فرزندان که از کودکی باید انجام میدادند، خشک نمودن پوشالهای برنج (پوغَه) بود که پس از آوردن پوغهها از جای خرمن به منزل توسط کشاورز، فرزندان به مدت دو تا سه روز (بستگی به روزهای آفتابی داشت) آنها را در حیاط منزل پهن کرده و محافظت مینمودند تا خشک شود و در اطاق مخصوص (کاهدان) برای غذای حیوانها در زمستان نگهداری میکردند.
گرچه برداشت برنج در رامهرمز تقریبا در آبان ماه و همزمان با کلاس درس دانش آموزان است، ولی خشک نمودن پوشالها برای کودکان همراه با خاطرههایی بوده است که جزو بازیهای کودکانه محسوب شده و فراموش شدنی نیست. زیرا پهن نمودن پوشالها در آغاز روز وتمرینهای نرمشی بر روی آنها و سپس جمع آوری و گذاشتن در کاهدان، گاهی وقت ها لذت بخش هم بود. از دیگر کارهایی که در دوران کودکی بر عهده فرزندان میگذاشتند، مواظبت در خشک نمودن شلتوکها بوده است که پس از انتقال محصول به منزل، در روزهای آفتابی در حیاط منزل پهن و خشک مینمودند تا بتوانند برای مصرف سال ذخیره نمایند. عامل دیگری که توجه بیشتر فرزندان را در این مورد جلب می کرد، وجود خانهها در بین باغها و فراوانی پرندهها بود که خود از خاطرههای آن دوران است.
غیر از آنچه بطور فشرده مطالبی در زمینه کشاورزی سنتی تقدیم گردید، مطالب و موارد مهم دیگری وجود دارد که نیاز به تحقیق های بیشتر و تهیه آمارهای لازم در زمینه بیماری های ناشی از زندگی کشاورزی سنتی دارد تا بتوان برای بروز رسانی کشاورزی رامهرمز با تجهیز انواع ماشین های کشاورزی متناسب با شرایط آب و هوایی، کشاورزان عزیز این منطقه از سرزمین پهناور ایران را از خطر ابتلا به بیماری ها و مرگ های زودرس نجات داد. مهمترین عامل این بیماری ها مصرف آب های نا سالم بود که در فرصت دیگری به این مقوله خواهیم پرداخت .
- ۰۰/۰۹/۱۸